ما سهمی از خاک خواهیم داشت

 
                   

این روزها می‌گذرد، این روزها که کارد به استخوان زندگی رسیده و تحمل آخرین سنگر ماست. این روزها که غروبش ساعت‌ها طول می‌کشد، قلمی نمی‌چرخد، در تنگ گشوده نمی‌شود و نیمه‌ی تاریک زمین در حال گسترش است. شاید که آفت به مال و جان روزگارمان زده‌باشد اما خوب می‌دانم که روح‌مان در خنکای جزیره دورش به روزهای پاک نیامده می‌اندیشد؛ بی‌گمان ما سهمی از خاک خواهیم داشت و پرنده‌ایی در آسمان، اگر این خورشید که غروب می‌کند روزی برای ما و باورهایمان طلوع کند.

#بردیا_یادگاری

برچسب‌ها:

نظر شما چیست؟

*